سربازان گمنام جبهه فرهنگی در میدان
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۷۵۳۴۵
اعطای هدیه دو میلیون دلاری این کمپانی که در ظاهر داعیه «جهانی بهتر برای کودکان» دارد به رژیم صهیونیستی برای خرید تسلیحاتی که قرار است بر سرزنان و کودکان غره ریخته شود، نمونه بارزی از رفتار دوگانه این شرکت است. چندی پیش کلیپ کوتاهی با عنوان «رسوایی دیزنی» در فضای مجازی منتشر و خیلی زود در داخل و خارج از کشور وایرال و با استقبال روبهرو شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قبل از پاسخ به سؤال شما لازم است بگویم استودیو رحیل یک مجموعه برخاسته از دل مسجد است و زیر نظر بنیاد تربیتی رشد فعالیت میکند. سال ۹۴ـــ۹۳ به این نتیجه رسیدیم که با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند «مسجد میتواند تمدن ساز باشد» راهی را برای بهرهگیری از قابلیت وتوانایی پیدا کنیم. پس از یکسری بررسیها، به این نتیجه رسیدیم که روی کارگروههای تخصصی با مدل توانمندسازی داراییمحور کار کنیم. براساس این مدل که ما آن را بومی کردیم، هرکس به صورت خدادادی بدون آنکه آموزشی داشته باشد یکسری استعدادها و توانمندیهایی دارد که اگر روی آنها برنامهریزی و مدیریت شود، میتوان آنها را بالفعل کرد. با توجه به اینکه در مسجد، جوانان و نوجوانان زیادی حضور دارند، تصمیم گرفتیم بهصورت تخصصی توانمندی آنها را بررسی کنیم و براساس قابلیتهایشان کارگروهها را شکل دهیم. از جمله این کارگروهها، کارگروه رسانه بود که از دل آن استودیو رحیل در سالهای ۹۷-۹۶ متولد شد. این کارگروه فعالیتش را با طراحی پوستر شروع کرد و به مرور به موشنگرافی و فیلم کوتاه روی آورد. بعدها احساس کردیم جبهه انقلاب در این حوزهها فعال است و کارهای خوبی هم انجام میدهد اما در انیمیشن، ضعیف هستیم و از آن غفلت کردهایم.پس شروع به فعالیت کردیم و کارهای خوبی هم انجام شد که یکی از آنها پس از کمک دو میلیونی دیزنی به اسرائیل برای جنگ غزه تولید شد. ما هم بر آن شدیم یک انیمیشن نقطه زن برای مقابله با تفکر این کمپانی داشته باشیم. تیم فعال شد و پس از چند جلسه کارشناسی به این نتیجه رسیدیم که براساس اولین ایده دیزنی که به صورت موش یا مکی موس بوده، کار را تولید کنیم که ماحصل آن «رسوایی دیزنی» شد.
انیمیشن در کشور ما نوظهور است و سالها از این توانمندی غفلت کردیم. به عقیده شما درعصری که رسانههایی مثل کانالهای مجازی، بازی و... در حال شکلگیری است و کودکان و نوجوانان نسل Z عمده تمرکزشان بر این رسانههاست آیا سرمایهگذاری بر انیمیشن مؤثر است؟
برای پاسخ به سؤال شما باید یک مثال واضح بزنم. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، او به کمپانی دیزنی رفت و از آن بازدید و مبلغی نیز به عنوان کمک بلاعوض به آنها اعطا کرد، این نشان میدهد انیمیشن در آن فرهنگ میتواند تاثیرگذار باشد وگرنه یک رئیسجمهور وقتش را برای حضور در آن نمیگذارد. در روسیه، چین، ژاپن و... نیز سرمایهگذاری زیادی در بحث انیمیشن میشود، حتی ژاپن سه برابر تولید ناخالص ما از حوزه انیمیشن درآمد کسب میکند. پس اگر نگاهی بهروز به جامعه بینالمللی داشته باشیم، متوجه میشویم انیمیشن جایگاه مهمی دارد. یک جنبهاش میتواند درآمدزایی و تجارت و یک جنبهاش انتقال فرهنگ باشد؛ مثلا یکی از موضوعاتی که در انیمیشنهای امروز مشاهده میکنیم، زندگی با حیوانات خانگی است. رشد این انیمیشنها باعث شد تا امروز کودکان ما به سمت حیوانات خانگی علاقه پیدا کنند. ارتباط آزاد بین دختر و پسر، جنبش زن زندگی آزادی و... را هم میتوان به نوعی ماحصل عادیسازیهای این انیمیشنها دانست. فراموش نکنیم انیمیشن صنعتی است که مخاطب کودک و نوجوان دارد و هدفگذاری آن روی نسل آینده است. امروز این یک صنعت مورد نیاز در کل جهان است و متاسفانه صهیونیسم بهخوبی آن را فهمیده و از مدتها قبل سرمایهگذاری کرده ولی ما کمی دیر به آن رسیدیم، البته در این دهه اخیر کارهای خوبی هم انجام شده است. استودیو رحیل در حقیقت با هدف مبارزه با جنگ نرم دشمن آن هم به صورت تخصصی، حرفهای و نقطهزن شکل گرفته که در برهههای مختلف سعی میکند با تولید انیمیشن مطابق با بحرانها و رویدادها، تولیدات متفاوت داشته باشد.
کمپانیهای بازیسازی ازجمله دیزنی آنقدر قدرتمند هستند که توان رقابت با آنها آسان نیست. فکر میکنید چه راهی برای رقابت با آنها وجود دارد؟
ما یک واقعیت را باید بپذیریم که طبیعتا نمیتوانیم مانند شرکت دیزنی شویم، چون یک عقبه ۱۰۰ساله و حمایت مالی آنچنانی دارد. از همه بدتر آنکه نرمافزارهای تولید انیمیشن را هم تولید میکند لذا نهتنها ما، بلکه کشور هم توان مقابله با آن را ندارد، درنتیجه اینجا باید از مهندسی معکوس استفاده کنیم. در دفاعمقدس کل دنیا از کشوری به نام عراق دفاع کرد اما چطور یک کشور هشت سال میجنگد و نهتنها خاک نمیدهد که خاک هم میگیرد. بیشک اینها ماحصل تلاش جوانان آن دوره است. شهید طهرانیمقدمهایی که از همان ابتدا جنگ، موشکهای دستساز میسازند و بعدها شاگردان و کارآموزان ایشان موشک نقطهزن تولید میکنند یا شهید چمران، خالق جنگهای چریکی میشود یا جلوتر برویم؛ زمانیکه ناوهای آمریکا وارد خلیجفارس میشوند، شهید مهدوی و یارانش با قایق تندروی کوچک به مقابله با آنها میروند تا امروز که با موشک کوچک ناو میزنیم یعنی میلیونها دلار سلاح آنها را با یک سلاح ارزانقیمت از بین میبریم. دکترین ما بعد از انقلاب این بود که نباید بایستیم و مقهور تجهیزات دشمن شویم. باید راهی برای مبارزه پیدا کنیم. خیلی راحت میتوانم بگویم که ما به خودمان به شکل یک گروه چریکی نگاه میکنیم مثل حزبا... یا حماس که با همین تفکر اسرائیل را با آن قدرت نظامی غافلگیر کرد. بیشک ما هم نمیتوانیم کار خیلی بزرگی انجام دهیم اما میتوانیم نقطهزنی کنیم. بیشک تاثیرش عمیقتر و ماندگارتر است.
برای تحقق این مهم چه فاکتورهایی مدنظر دارید؟ چطور میشود روح و روان مخاطب را تحتتاثیر قرار داد؟
ما به دنبال مهندسی معکوس هستیم. یعنی آنها بودجه گذاشتند، سالها تلاش کردند و یک کار ساختهاند که در جهان صدا کرده است و ما باید مهندسی معکوس کنیم، یعنی از فاکتورهایی که آنها از آن بهره میگیرند، استفاده کنیم. از طرفی باید به این موضوع نیز دقت کنیم که برخی امکانات داریم که دیگر کشورها ندارند مختص ایران است. اینها نقاط قوت ماست، باید روی آنها سرمایه گذاری کنیم. مثلا یک زمانی وقتی میخواهند انیمیشن بسازند فرهنگ خود را به تصویر میکشند و آن را بزرگ میکنند. ما هم میتوانیم اینکار را بکنیم. یک نمونه کوچک در ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت چیزی به نام جهاد است که هیچ مختصاتی در ادبیات دنیا ندارد. وقتی بتوانیم ادبیات جهاد را به دنیا بشناسانیم، آن کسانی که تشنه و منتظر پیروی هستند، راه را پیگیر میشوند. ما یک ادبیاتی داریم که اگر آن را بزرگ و به دنیا معرفی کنیم، خیلیها پیروی میکنند. در فرهنگ اصیل ایرانی ــ اسلامی از این موضوعات زیاد داریم، باید آنها را به دنیا معرفی کنیم.
انیمیشن شما متفاوت با انیمیشنها از این دست بود به ویژه آنکه با کاراکترخودشان به آنها صدمه زدید. با توجه به این که این کارتان دنبالهدار نبود، آیا باید آن را تیر در تاریکی بدانیم یا برنامه خاص دیگری هم برای غزه دارید؟
مطمئنا در اینکار متوقف نشدیم و در تدارک هستیم کار دیگری تولید کنیم که اولین آنها احتمالا این هفته میرسد. از طرفی در تلاشیم یک کمپین راه بیندازیم و از حمایت همفکران نیز در این زمینه استفاده کنیم. در حال حاضر انیمیشنهایی به دست ما رسیده که بر ضد کوکاکولا، سیندرلا و... ساخته شدهاست. به هرحال در همه جای کشور افرادی در حال تلاش برای مبارزه با بیعدالتی هستند. عدهای بیخبر از هم؛ اگر با هم شبکه شویم میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم. مثلا یکی از آنها این است که در جنگ غزه، کمپین تحریم کالاهای اسرائیلی راه بیندازیم. متاسفانه یکی از مشکلات امروز ما این است که ادبیات مقاومت ما بعد از دفاعمقدس به ادبیات تدافعی تبدیل شدهاست. یاد گرفتهایم اول ضربه بخوریم بعد ضربه بزنیم. رهبر معظم انقلاب فرمودند ادبیات ما نباید تدافعی باشد، باید تهاجمی باشد. پس باید برای آن برنامهریزی کنیم. اینکه ما فلسطینیهای در حال کشته شدن را به تصویر بکشیم و مظلومیت آنها را نشان دهیم، تدافعی است چون طرف مقابل بیتفاوت کارش را ادامه میدهد؛ اما اگر ما تهاجمی کار کنیم و مثلا شرکتهایی مثل کوکاکولا، دیزنی و... را که از حامیان صهیونسیم هستند، تحریم کنیم، ضربه اساسی زده ایم. نباید فقط دفاع کنیم. ما معتقدیم اگر اسرائیل مانع فروش سوخت ما میشود، چرا ما اینکار را نکنیم. چرا ما مسیر غذایی آنها را نبندیم و ... این نگاه تهاجمی است. ما هم با انیمیشن میتوانیم اینکار را بکنیم.
یکی از اقدامات گروههای مقاومت، گسترده بودن به لحاظ جغرافیایی و نقطهزنی است. شما در فعالیتتان بر این شیوه متکی هستید یا خیر؟
بله، ما با تیمهای مختلف انیمیشنساز که با همین نگاه کار را شروع کردند و مردمی و مسجدی هستند، ارتباط گرفتیم و جلساتی داشتیم. الحمدلله کشور در این حوزه خوب پیشروی میکند. دوستانی داریم که مشابه ما کار میکنند و سعی میکنیم با هم شبکه شویم. یک ارتباطاتی هم با بچههای کشورهای همسایه مثل عراق، هند و پاکستان گرفتهایم که با همین نگاهها کار میکنند و در انتشار کارها همکاری داریم. ما افق را روشن میبینیم و احساس میکنیم اگر با همان نسخهای که سردار شهید سلیمانی انجام دادند و گروههای مقاومت را در کشورهای مختلف با هم شبکه کردند حرکت کنیم موفق هستیم. افق روشنی است ولی در ابتدا راه هستیم و اتفاق خواهدافتاد.
مسجد میتواند تمدنساز باشد
یکی از ویژگیهای مهم سربازان گمنام همانگونه که از نامش پیداست، این است که به هیچ وجه علاقهای به مطرح کردن نام خود ندارند و به دور از هرگونه تلاش برای سوپراستارشدن و شهرتپرستی بر هدف متعالی خود یعنی دفاع از آزادی، عدالت و مبارزه با ظلم و استعمار متمرکز هستند.گروه رحیل نیز همانند سایر همفکران خود با همین رویکرد متولد شده است. اعضای گروه با هم پیمان بستهاند به دور از حواشی حاکم بر رسانه و فارغ از نام و عنوان فعالیت کنند، همانند سربازان گمنام و گروههای مقاومت که هیچ وقت از آنها نامی نیست. فعالیت این گروه در راستای بیانات رهبر معظم انقلاب است که فرمودند: مسجد میتواند تمدنساز باشد؛ و گروه مسجدی رحیل حالا در این راستا گام برمیدارد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: علی رحیمی کمپانی والت دیزنی جنایات رژیم صهیونیستی غزه فلسطین کودکان سربازان گمنام سرمایه گذاری انیمیشن ها نقطه زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۵۳۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/